تفهیم اتهام-علیرضا بدیع

درین محاکمه تفهیم اتهام ام کن

سپس به بوسه ی کارآمدی تمام ام کن

 اگرچه تیغ زمانه نکرد آرام ام،

تو با سیاست ابروی خویش رام ام کن

به اشتیاق تو جمعیتی ست در دل من

بگیر تنگ در آغوش و قتل عام ام کن

شهید نیستم اما تو کوچه ی خود را

به پاس این همه سرگشتگی به نام ام کن

شراب کهنه چرا؟ خون تازه آوردم...

اگر که باب دلت نیستم حرام ام کن

لبم به جان نرسید و رسید جان به لبم

تو مرحمت کن و با بوسه ای تمام ام کن

نظرات 3 + ارسال نظر
سرباز چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:39 ق.ظ http://mylifedays.blogsky.com

وای...چقدر قشنگ بود....
خوشم اومد...

گل بارون پنج‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:08 ق.ظ

زیبابود.

ممنون از نظر و حسن آن

سراب بیابان پنج‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:23 ق.ظ httphttp://sarab-biaban.blogsky.com///

خیلی جالب بود.

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد