هر روز صبح، غزال چشم از خواب می گشاید.او می داند در روزی که پیش رو دارد اگر بخواهد زنده بماند ،باید از سریع ترین شیر جنگل سریع تر بدود.
و هر روز صبح شیری نیز در آن دشت چشم از خواب می گشاید. او هم می داند برای این که زنده بماند باید از کندترین غزال دشت، سریع تر بدود.
سلام
با سفرنامه مشهد به روزم.
اگر دوست داشتی بیا
ممنون. انشاا...
من سعی خودم رو می کنم که بهترین دونده باشم .شما هم دعا کنید و هم کمکم
تو استاد پیاده روی هستی کی دونده بودی
اتفاقامهمه که غزال باشی یاشیرچون اغلب غزالهابرنذه اندچون انگیزه بیشتری دارن نسبت به شیرها؛زنده بودن دربرابر گرسنه نبودن...برای شیرغزای دیگه ای هم وجودداره ولی واسه غزال جون دیگه ای نیست...بنابراین برای زندگی باحداکثرانگیزه بدو
باشه آبجی
چه جالب...نکته خوبی بود. دونده بودن...
پس بدو عقب نمونی پیر مرد
جالب بود.من دوست دارم اون شیره باشم
تا حالا که شیره بودی انشا... همش همینطور بمونی