دونده


هر روز صبح، غزال چشم از خواب می گشاید.او می داند در روزی که پیش رو دارد اگر بخواهد زنده بماند ،باید از سریع ترین شیر جنگل سریع تر بدود.

و هر روز صبح  شیری نیز در آن دشت چشم از خواب می گشاید. او هم می داند برای این که زنده بماند باید از کندترین غزال دشت، سریع تر بدود.
مهم نیست در این بیشه زار روزگار، شما غزال باشید یا شیر!
بلکه اگر می خواهی زنده بمانی باید وقتی خورشید طلوع کرد ،بخواهید که بهترین دونده باشید.


نظرات 5 + ارسال نظر
محمدرضا یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:27 ب.ظ http://mamreza.blogsky.com

سلام
با سفرنامه مشهد به روزم.
اگر دوست داشتی بیا

ممنون. انشاا...

سراب بیابان یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:42 ب.ظ

من سعی خودم رو می کنم که بهترین دونده باشم .شما هم دعا کنید و هم کمکم

تو استاد پیاده روی هستی کی دونده بودی

touska یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:23 ب.ظ

اتفاقامهمه که غزال باشی یاشیرچون اغلب غزالهابرنذه اندچون انگیزه بیشتری دارن نسبت به شیرها؛زنده بودن دربرابر گرسنه نبودن...برای شیرغزای دیگه ای هم وجودداره ولی واسه غزال جون دیگه ای نیست...بنابراین برای زندگی باحداکثرانگیزه بدو

باشه آبجی

سرباز دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:02 ق.ظ http://mylifedays.blogsky.com

چه جالب...نکته خوبی بود. دونده بودن...

پس بدو عقب نمونی پیر مرد

گل بارون دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:56 ق.ظ

جالب بود.من دوست دارم اون شیره باشم

تا حالا که شیره بودی انشا... همش همینطور بمونی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد