یه وقتایی مردم در ابراز احساسات منفعلانه ومنقلبانه رفتار می کردند و تابع احساسات، فداکاری ها و ایثارها را خلق کردند. بعد به خودشون اومدنو احساس باختن و شکست، اونها رو مقتصد و تاجر صفت و متفکر کرد. صاحب شدن صاحب چیزائی که براش جنگیدن.صاحب فتوا شدن.
اولش به فکر مصلحتها بودن بعد مصلحتها رو رقم زدندو مصلحت سازی کردند.
متاسفانه کسائی که تاریخ ساز بودن به تاریخ پیوستن، و من تعجب می کنم کجایند حماسه سازان، حق جویان، معلمان و مقتدایان و منجیان....
چرا حسین تنهاست ؟چرا جبهه ها خالیست ؟ رزمنگان کجایند؟علمداران کجایند؟
دوستان دست تنها ،علی هم تنهاست !!!
تاجر صفت بودن توی مسائل انسانی یاد خوب نیست به نظرم. کسی که فداکاری میکنه، اگه نیتش واقعی باشه احساس باخت و شکست نباید بکنه...
تو دنیای ما خیلی ها خالصانه کار کردند بعد ضالمانه بردند
اما خیلی وقتها وقتی چشم باز میکنی میبینی همه چیز را باختی..حتی بهترین اعتقادات و البته توی سختی ها
می ترسم یه روزی بفهمم آن اعتقادائی که سرمو براشون می دم هم مال کسای دیگه بود و من نا خواسته برای دیگری بازی می کردم.خیلی خوش حال شدم به وبلاگ ما سر زدی
من زیاد ادم فداکاری نیستم نمیتونم خیلی نظر بدم
ولی میدونم اگه با عقیده ای خاص چیزی رو فدا کرده باشی و هنوزم به اون عقیده پایبند باشی اصولا پشیمون نمیشی
البته معمولا عقیده های ادمی عوض میشه پس خودشو میبینی که کلی چیز از دست داده برای عقیده ای که حالا به علط بودنش ایمان داره تا درست بودنش.
گاهی هم انقدر چیزایی که فدا میکنیم با ارزش هستن که حاضر نیستم عقیده که روزی داشتیم و حالا به اشتباه بودنش ایمان داریم رو عوض کنیم
آفرین نکته کلیدی همینه خیلی هاتمام هستی اعم از جوانی ،اعتقادات عمر.... رو فدا می کنن بعد نمی خوان تحت هیچ شرایطی بپذیرن اشتباه کردن ممنون
اونائی که به فکر مصلحت ، مصلحت سازی کردن تنها فداکاری که کردن فدا کردن اعتقاداتشون به قیمت مصلحتشون بوده وای به حال این مردم که چنین رهبرانی دارن
بنظرم نباید کسی خودشو حق و مابقی رو باطل بدونهو به قضاوت اونها بپردازه و اونها رو با حکم خودش محاکمه کنه صاحب فتوا دونستن خودمون خیلی خطرناکه