آیا حادثه ما را می سازد یا ما حادثه سازیم
همیشه می خواستم لگام زندگیمو خودم به دست بگیرمو مرکب زمونه رو به اراده خودم بر مهد زمین به حرکت در آورم.ولی در هر لحظه و حالات روحی و روانی و شرایط ،نوع خاصی از اندیشه، تفکر و اعتقاد بر من مستولی شد و با تغییرشرایط ،من به کلی تغییر کردمو آدم عوضی قبلی خودم شدم که هیچگاه فکر نمی کردم آن شوم.
چندین مرحله تو زندگیم تغییرات شگرف در بنیان مرسوس افکار و تقدساتم شکل گرفت، و حال هم اینی هستم که بر این سیاهه نقش بسته، و من هنوز نفهمیدم که من بودم که حادثه ها رو خلق کرده یا این حادثه ها بودند که مرا آفریده اند.
و نفهمیدم که من به سمت تو می آیم یا تو مرا می کشانی، و وقتی دور شدم خودم رفتم یا تو راندیم، ویا آن کردم که لایق ماندن نبودم.
کاش حادثه ها مرا به نا کجا آبادی ها نمی برد ،و کاش جائی کشیده می شدیم که از آنجا هستیم و لایق آن خلق شدیم. کاش همچون کوه البرز از کوران حوادث دون، می جستیم و همچون پر با وزش رحمتت به آنجائی می رفتیم که تو می خواهی!!!
میدونی چیه
فکر میکنم هر چی اتفاق افتاده و قرار بیافته
لااقل میتونی سرتو بالا بگیری و بگی پشت هر کاری که کردم یه عقیده بوده و پشت هر عقیده ای که داشتم فکر.
خیلی بهتر از پیشرو بی چون و چرای مکتبی بودنه.
همفکری و جواب خوب و پخته ایی هر روز بیا
اره....به نکته خوبی اشاره کردی.
واقعا آدم نمیدونه خالق شرایطه یا مخلوق اون...
ممنون اومدی
همه ما تصمیم می گیریم اما در نهایت این تصمیم هاهستند ما را می سازند.
تقدیر دائما از من سبقت می گیره
کاش وقتی حادثه پیش میاد تصمیمی نگیریم که بهدا پشیمون بشیم ولی این ما هستیم که با تصمیماتمون حادثه رو می سازیم
ولی من خیلی موقع ها نخواستم و شد و خواستم و نشد
زیبا
زیبا
زیبا
خوشحال میشم به ما هم سر بزنی
مطالب ماقبل مارو بخون شاید خوشت بیاد