هرآدمی شخصیت یامرام یا پیشه ای را احراز می کند که یا ارادی است ویا غیر ارادی وقهری،مثل جنسیت وملیت وحرفه ومذهب...که بعضی از این قالبهامورد علاقه وپسند و افتخار،و بعضی هم چندان مورد پسند ورضایت شخص نیست.
طرف صحبت من افرادی هستند که در یک طیف مشخص قرار گرفته، ولیکن اندیشه ها وافکارمتناقض از خود نشان می دهند، و با شعارها وحرفهای به ظاهر زیبا.سنگ مخالفان رابه سینه زده وبه اصطلاح می خواهی از این طرف پشت بام نیافتند از آن طرف سقوط می کنند. مثلا طرفداران حقوق حیواناتی که انسانهارا برای این شعار می کشند ویا آسیب روحی وجسمی به آنها وارد می کنند ویا طرفداران حقوق بشر که جنگ های بسیار و کشت وکشتار و جنایت های بسیار را با آن شعار به راه می اندازند. و یا زنانی که با قبول سیطره ظالمانه و زورگویانه مردان کاسه داغتر از آش شده وبا نادیده گرفتن حقوق خود، رفتار مردان را موجه برشمرده وبرای همجنسان خود حقی برنمی شمرند. و یا ایرانیانی که با شعار آزادی،زیر علم دشمن های این مرز و بوم سینه می زنند.مردانی را می توان یافت که با شعار برابری زن و مرد و احترام به حقوق زنان حرف یا اعتقاداتی را ترویج میدهند که حقوق مردان را ضایع می کند. ویا عملکردی برخلاف مردان بروز میدهند. که این غیر قابل توجیه است.
سازندگان یا طرفداران فیلم تایتانیک از این جمله محسوب می شوند، که با شعار زیبای تساوی حقوق زن و مرد و به رسمیت شناختن میل وامیال و هویت زنان، خیانتهای آنان را توجیه وقالبی زیبا بر عملکرد نادرست آنها کشیدن، است.و از آن ناراحت کننده تر آن است که ،مردی چنین اندیشه ای را تبلیغ کند.
این پدیده روشنفکری وتجدد نیست، بلکه بی هویتی وبحران هویت برشمرده می شود. و چه بهتر آن که اگر این تناقضات ارادی است، شخص با هجرت و یا تغییر آن شغل و پیشه و مرام، رفتار دوگونه از خود بروز ندهد.و در تناقضات غیر ارادی مثل ملیت وجنسیت...با تدبیر وتدبر بیشتر عمل کند،تا مبادا دچار دوگانگی هویت شود و تصمیم های نابدرستی درزندگی اتخاذ نماید که موجبات تضرردین و دنیا وعقبای خود گردد.
یه ذره سخت بود
خلاصه اینکه خیلی با این فیلم تایتانیک لج افتادی...