یار شبانه

شب را دوستر دارم چون برای تنهای هام لازم نیست دنبال دلیل باشم،و کسی با ما نیست که از با تو بودن و رابطه قشنگ و صمیمی من و تو، شکوه وحسودی کنه.

شب رو دوستر دارم چون تو نزدیکتری و به خاطر سیاهی شب لازم نیست از من حجاب بگیری و من نیز هرازگاهی شیطنت می کنم و تو را که خیلی نزدیکم شدی تا در گوشم نجوا کنی،زیر چشمی خواهم دید.

شب را دوستر دارم که مشغله ها کمتر سد راه ماست و در فراخنای سیاهی شب شاید در آغوش کشیدن و بوسیدنت میسرتر باشد.

شب را دوستر دارم چون سیاهیش دیدها را کور کرده و نیازی به ریاو تزویر نیست.

شب را دوستر دارم چون که صدای قلب خودم را وقتی سر بر بالش می گذارم، می شنوم و یادم می افتد که در درونم موتوری کار می کند که انرژیش عنایت توست.

شب را دوستر دارم چراکه از ملاحظات روز و روزمرگی خبری نیست و هر آنچه بخواهی در اوج تنهایی و تاریکی،می توانی انجام دهی بی آنکه از خلقی بترسی.

شب را بیشتر دوست دارم چرا که یا من سری به تو می زنم یا تو سری به دل تپنده و تنهایم می زنی.

شب را دوستر دارم چون برای مدتی هم که شده کینه ها، دشمنی ها، ناراحتی ها ،غصه ها و مصایب به باد فراموشی سپرده می شه.

و شب را بی نهایت برای بی نهایت نعمت و ویژگی شبانه دوستر دارم و کاش روزگار ما نیز سیاوش بود.


نظرات 1 + ارسال نظر
نیلوفرانه شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:39 ب.ظ

میشه من شبت بشم؟

نیلوفر شدن یعنی عاشقانه دور چیزی بپیچی و هی بالا بری و شما هم همه چیز ما بشید تا شاید تو رشد تون ما رو هم اوج بدید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد