بعضی ها تو زندگیشون با اینکه ظاهرا موفقند، ولی خودشون احساس تهی بودن و بی خود بودن می کنن و به نظرشون اصلا برای خودشون زندگی نمی کنن. و همه زندگیشون یا در خدمت دیگرانند و یا مال دیگران، و به نوعی مجبور به انجام کاری هستند که از انجام اون لذت نمی برند. و بر عکس بعضی ها اصلا کسی نمی دونه که چقدر در آرامشند و خوشحال و خوشبختند و اون شخص به خاطر آنکه برای خود می زیسته، از خودش و دنیای پیرامونی راضیه.
به نظرم باید به کسایی که دوستشون داریم، فضا بدیم که رشد کنه و قد بکشه، تا بجای اینکه مثل نیلوفر عاشقانه آنچنان اونو در بغل بگیریم و موجب پژمردهگی و مانع رشدش بشیم. یه وقتهایی ما آدمها نیاز به دوست داریم گهگاه نیاز به پشتیبان یه وقتهایی، هم صحبت و گاهی هم نیازمند تنهایی و یا فضای بی تو بودن!
من انسان موفقی نیستم چون نه الگوی دیگرانم نه خودم، به خودم افتخار می کنم ولی از خویشتن متنفرهم نیستم، و خودم را دوست دارم. پس نه دوست دارم بزرگتر از آنچه هستم دیده شوم و نه تحقیرم بشم برای آنچه هستم.
چقد خوب که اون چه هستی رو دوست داری.
بایستی برای دوست داشتن دیگران گزینش نکنیم و دیگران را برای آنچه هستن یعنی آدمیت دوست بداریم.
واقعا آدم بعضی وقتا دلش به حال بچگیاش تنگ میشه...که نه مراعات کسی رومیکرد و نه فیلم بازی میکرد...
خوش بحالت
چرا تلگرافی کامنت می زاری من منظورت رو نمی فهمم
چون هیشکی منودوس نداره
من دشمنام هم دوست دارم تو که نفسی نیلو جان