خدارا شکر می کنم توفیقی حاصل شد تا در جمع دیگر خوبان باشیم و تنهاییمان را هم با هم تقسیم کنیم تا شاید دنیای کوچکمون بزرگتر بشه.
من بجز تنهائیهام چیزی نداشتم که کاملا برای خودم باشه و چون شما را از خوبان یافتم،محرم اسرار دلم قرارتان می دهم.از ته و اعماق وجودم دوستان خواهم داشت به صرف اینکه انسانید و روح بزرگی در پشت این کالبد نشسته.
تنها بودن هنر نیست.من هر موقع ناراحتم می خندم
تنهایی لاجرم ناراحتی رو به همراه نداره و ما با تنهایی مونه که خوشیم.همونطور که گفتم تنها لحظاتی که مال شخص خودمه، تنهاییه
ولی زیادش افسردگی میاره ها...
بعد از رفتن محمود ،عدم و از بین رفتن منو به وحشت انداخت چون اون هم سالمتر از ما بود هم بهتر و با استعدادتر و دوست داشتنی تر ولی نا غافل رفت و من نتونستم با این مسئله کنار بیام. بیشتر برای خودم ناراحتم کمتر برای محمود!!