پاورقی
پاورقی

پاورقی

کلاس درس

بچه که بودم همش دوست داشتم زنگ به صدا در بیاد و بدوم به سمت خونه و بازی گوشی کنم. اما تو دانشگاه که بودم جو دانشگاه و خیلی دوست داشتم ولی از سر کلاس نشستن عاجز بودمو یه جورایی درس و دانشگاه رو شوخی گرفته بودم. ولی حالا بعد از حدود 15سال بعد از کش و قوس زندگی و تجربه های بالا و پایین اون ،فضای دانشگاه برام طور دیگری شده هر چند کلاسهای آموزشی فراوانی و تو این مدت سپری کردم ولی این کلاسها یه جور دیگریه، به نظرم حالا می دونم برای چی باید درس بخونم ولی مشغله ها سر راهمه در حالی که سابقا مشغله نداشتیم ولی هدف درست وحسابی در نظرمون نبود وخودمونو الکی تو درد سرهای بچه گانه می انداختیمو فقط به گذرون اون مقطع می اندیشیدیم.

حیف شد عمری که به بی تجربگی صرف شد و توانایی هایی که با جهل به هدر رفت و قوه یادگیری و استعدادی که غبار زنگار زندگی تار و نا مفهومش کرده. خدا کنه که بعدا حسرت این موقع ها رو نخورم

نظرات 5 + ارسال نظر
marjan جمعه 28 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:20 ب.ظ

Khyli matne ghashangi bud va b nokte khubi ham eshare kardi inke ma az gozashtamun b dorosti estefade nakardim chera ke age mikardim alan movafagh tar budim pas behtare ghadre emruzemuno bedunim ta dobare hasratesho nakhorim

درست می گی ،انسان همش درگیر حسرت ها برای گذشته و رویاهای خیال پردازانه آینده است.کاش از کلاس درس روزگار بهره کافی می بردیم تا مثل آدمهای با حال تو حالمون زندگی می کردیم دیگه دچار حسرتی نمی شدیم.ممنون

سرباز شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:22 ب.ظ http://mylifedays.blogsky.com

آن موقع که توانستم ندانستم و آنگاه که دانستم نتوانستم...

به نظرت جرا خدا مارو اینطور آفرید که یا در حسرتیم یا تو رویا

عطر گندم شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:03 ب.ظ http://atregandom.blogsky.com

و من فکر می کنم بعضی اوقات افسوس گذشترو خوردن نشونه خوبیه برای این که متوجه بشیم این مدت برای ما یکسان نبوده و ما امروزمو با دیروزمون یکی نیست و شاید این افسوس خوردن دال بر این باشه که ما جقدر بزرگتر از قبل شدیم و وسعت دید و زاویه نگاهمون به مسائل تغییر کرده که اگه این طور نباشه و ما همون ادم سابق باشیم برای گذشتمون افسوس نمی خوریم.پس فکر می کنم این بدتر باشه که بدون تغییر باشیم تا این که افسوس اشتباهاتمونو بخوریمو ازشون درس بگیریم.
بنابراین امیدوارم بعد ها حسرت این موقع ها رو بخوری

نمی دونم شاید درست بگی نیاز به فکر کردن بیشتر داره

[ بدون نام ] یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:21 ق.ظ

نخورغم گذشته گذشته ها گذشته هرگزبه غصه خوردن گذشته برنگشته

چون برگشت پذیر نست غصه خوردن داره.
اسمتو یادت رفت به هر حال خوش آمدی

نیلوفرانه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:31 ق.ظ

یادم رفته بود اسممو بذارم بهرحال متناتو دوست دارم سروش عزیز

خیلی خوشحالم دوست عزیز لایق دونستی سری به ما زدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد